صانع پور عضو هئیت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در یک مجموعه سه جلدی به موضوع عقلانیت در روایتی زنانه از سه منظر گفتمان غربی، گفتمان ایران باستان و گفتمان غربی پرداخته است.
، مجموعه سه گانه «عقلانیت در روایتی زنانه» نوشته مریم صانع پور چندی پیش توسط انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب تدوین و منتشر شد؛ این سه گانه شامل سه کتاب با عناوین «عقلانیت در روایتی زنانه؛ گفتمان غربی»، «عقلانیت در روایتی زنانه؛ گفتمان ایران باستان» و «عقلانیت در روایتی زنانه؛ گفتمان غربی» است.
صانعپور، در یادداشتی کوتاه به معرفی این سه گانه پرداخته است که در ادامه میخوانید:
طبق کتاب عقلانیت در روایتی زنانه (گفتمان غربی) اسطورهها و فلسفههای یونان باستان، مردان را مظهر عقلانیت و زنان را مظهر غرایز معرفی کردهاند؛ این دیدگاه تا دوره روشنگری و فلسفه کانت به عنوان معمار عقلانیت تمدنساز مدرن نیز ادامه یافت؛ این نگاه مردسالارانه سیاست، اقتصاد، و فرهنگ مدرن را از حضور زنان محروم کرد.
در سالهای اخیر امّا نظریهپردازان زنانهنگر با بازاندیشی عقلانیت غربی، از حضور تمدنساز زنان در شکلگیری تمدنی بر مبانی عقلانیت مهرورزانه سخن گفتهاند تا از تبعیض و ستم نسبت به انسان کاسته شود. طبق کتاب عقلانیت در روایتی زنانه (گفتمان ایران باستان) ایران باستان شاهد عقلانیتی همراه با اخلاق اهورایی، و نیز اعتقاد به تساوی خرد ذاتی زن و مرد بودهاست، تا زنان و مردان با پندار نیک، گفتار نیک، و کردار نیک، صفات اهورایی را در زمین گسترش دهند.
بر اساس اسطورههای ایران باستان، فرّه ایزدی از طریق مادران منتقل میشود؛ بنابراین حضور خردورزی مادرانه در حاکمیت جامعه، ثروتهای مادی و معنوی را حفظ میکند، خشونت را میکاهد و مهربانی را میافزاید. در برهههایی از تاریخ نیز قدرت نرم و صلحطلبانه مادرانه حاکمیتهای موفقی را ارائه کردهاست؛ از این رو میتوان ادعا کرد که نقش حاکمیتی خرد زنانه در کنار خرد مردانه در ناخودآگاه تاریخی ایرانیان، میتواند زمینه مساعدی برای حضور برابر زنان با مردان در حاکمیت و مدیریت کنونی جامعه ایران باشد.
طبق کتاب عقلانیت در روایتی زنانه (گفتمان قرآنی) قرآن کریم از سه نوع عقلانیت سخن گفته: الف) «عقلانیت پیشاجنسیتی» که موضوعش ذات انسان بماهو انسان، فارغ از جنسیت است؛ ب) «عقلانیت فراجنسیتی» که شأنی استعلایی دارد و زن و مرد را شامل میشود؛ ج) «عقلانیت جنسیتی» که تفاوتهای جسمانی مرد و زن را در نظر دارد، بدون آنکه از تساوی حقوق انسانی این دو جنس – که مبتنی بر ذاتیات مشترک پیشاجنسیتی است – عدول کند.
در این پژوهش، روایتی زنانه از معرفتشناسی و وجودشناسی عقلانیت زنانه ارائه شده که نشان میدهد بنا بر آموزههای قرآنی، حاکمیت و مدیریت اجتماعی عقلانی، خلاق، و تمدنساز زنان در کنار مردان، جهانی زیباتر، آبادتر، مهربانتر، صلحآمیزتر، و عادلانهتر را شکل خواهد داد.