• امروز : سه شنبه - ۴ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 15 - شوال - 1445
  • برابر با : Tuesday - 23 April - 2024
4

خانم لیلی گلستان، از حال زنان ایران خبر دارید؟

  • کد خبر : 2254
خانم لیلی گلستان، از حال زنان ایران خبر دارید؟
کتاب «خواستم، شد: در گفت‌وگو با لیلی گلستان» که اخیرا منتشر شده، موجی از انتقادها را به دنبال داشته است.

به گزارش زنان دیپلماسی، کتاب «خواستم، شد: در گفت‌وگو با لیلی گلستان» که اخیرا منتشر شده، موجی از انتقادها را به دنبال داشته است. لیلی گلستان در این کتاب نگاهی دوباره به ارتباطات خود با پدرش ابراهیم گلستان داشته است.

لیلی گلستان در این کتاب به مخاطبان پند می‌دهد که جای غر زدن اراده کنند و خواستن توانستن است. منتقدان لیلی گلستان به او می‌گویند حرفش غلط بوده و فرمول خواستن و شدن برای خیلی‌ها کار نمی‌کند و همچنین به او یادآوری می‌کنند که دختر ابراهیم گلستان بوده و موفقیتش با کمک ثروت و اعتبار پدرش ممکن شده است.

نزهت بادی (منتقد سینما) در این‌باره نوشت: هرچند همواره به زنان توصیه می‌شود که قوی باشند و با اعتمادبه‌نفس و جسارت برای پیشرفت خود تلاش کنند اما نباید زن‌ها برای قوی بودن تحت فشار قرار بگیرند و فقط وقتی موفق به حساب بیایند که دقیقا در همان قالب ثابت و رایج قرار بگیرند. عبارت “خواستم، شد” که پیش‌تر در برنامه تدتاکس تهران توسط لیلی گلستان مطرح شده بود و حالا نام کتاب جدیدش است، به جای آنکه جمله‌ای الهام‌بخش برای زنان باشد، جمله‌ای خطرناک است که فقط توانایی و تلاش زنان را دلیل موفقیت آنان نشان می‌دهد و ساختار تبعیض‌آمیز پیرامونشان را نادیده می‌گیرد و خود زنان را مقصر ناکامی‌شان می‌داند‌. درواقع الگوسازی غلط در جهت نمایش زنان قدرتمند که بی‌توجه به امتیازات و امکانات ویژه آنان شکل می‌گیرد، می‌تواند به بستری برای تضعیف و سرکوب زنان بدل شود و مخصوصا عرصه را برای زنانی با محدودیت‌ها و محرومیت‌ها که در حاشیه قرار دارند، تنگ‌تر کند و به آن‌ها اجازه ابراز وجود ندهد.

یعنی همه زن‌ها از ویژگی‌های شخصیتی، حمایت‌های خانوادگی، موقعیت‌های تحصیلی، فرصت‌های شغلی و امکانات مالی یکسانی برخوردار نیستند و موفقیت و قدرت برای هر زنی باید بر اساس شرایط و ظرفیت‌های موجودش در نظر گرفته شود. درحالی‌که غالبا الگوی زن موفق با زن تحصیلکرده و روشنفکر و شاغل که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالایی دارد، تعریف می‌شود و زنان دیگر که به دلیل شرایط مختلف، امکان حضور در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و ادبی را ندارند، به عنوان زنان ناموفق که هیچ کار مهمی نکردند، مورد بی‌اعتنایی قرار می‌گیرند و احساس سرخوردگی و ناتوانی می‌کنند. زمانی الگوسازی از زن قدرتمند به آگاهی و استقلال و جسارت زن‌ها کمک می‌کند که هم نویسنده و هنرمند و استاد دانشگاه و ورزشکار و دانشمند و فعال اجتماعی و سیاسی شناخته‌شده را در بر بگیرد و هم آن زن گمنامی را که در گوشه خانه‌اش جاجیم می‌بافد و سوزن‌دوزی می‌کند و غذاهای خانگی می‌پزد و با کمترین امکانات می‌کوشد روی پای خودش بایستد و پیشرفت کند و وضعیت خودش و یا خانواده‌اش را بهبود ببخشد و به اندازه خود اثری در جهان به جا بگذارد. یادمان بماند آن زنانی که توسط پدر یا شوهرشان کشته شدند، خواستند که بشود اما نشد. چون فقط خواستن زنان کافی‌ نیست و باید عوامل نابرابری و تبعیض سیستماتیک برطرف شود. پس وقتی می‌توان از مفهوم موفقیت برای همه زنان سخن گفت که زن‌های ساده و ناشناس نیز به اندازه زنان معروف بتوانند که بخواهند. چه بسیار زنانی که حتی اجازه خواستن ندارند، چه برسد به توانستن.

 

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «من از تلاش‌ها، موفقیت‌ها و مبارزاتم برایتان گفتم، اما از رنج و اندوهی که همیشه داشته‌ام برای شما نگفتم. رنج با ما عجین است. درد با ما عجین است. باید صبوری و تحمل کنیم. ما از زندگی طلبکار هستیم، در حالی که باید به زندگی بدهکار باشیم. زندگی هدیه‌ای است که به ما داده شده و باید از آن نگهداری کنیم و به آن چیزی اضافه کنیم. در زندگی‌ام سعی کردم، زحمت کشیدم، مبارزه کرده‌ام و وقتی به پشت سرم نگاه می‌کنم می‌بینم خدا را شکر، همه چیز خوب بود. از زندگی‌ام خیلی راضی هستم. خواستم، شد.»

لینک کوتاه : https://zanandiplomacy.ir/?p=2254

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.