دکتر سوسن صفاوردی- در دوران کودکی ماهی یکبار پای منبر روضه خوان مادر بزرگ می نشستم و او را کاملا زیر نظر می گرفتم. مادر بزرگ میگفت ماهی یکبار، باید اقا روضه خوان بیاید تا خونه اش برکت داشته باشه. با آمدن او بساط چای و شرینی هم براه بود تا خانمهایی که اقا روضه خوان برای آنها موعظه میکرد و بعد هم روضه می خواند، خستگیشان در بره. اقا روضه خوان هم بدون استثنا، هر مبحثی را میبرد به آنجا که زن باید چنین باشد و چنان؛ و اگر بهشت را میخواهد، باید هر چی شوهرش میگه بپذیره و بعد هم میرسید به موضوع پوشش زن و اینکه زنها باید حجابشان را حفظ کنند تا به جهنم نرن و هم اینکه آقایان چشمشان به اجبار به گناه کشیده نشود؛ ومن همیشه متعجب از این بودم که اگر حجاب زنان باعث میشود تا نگاه اقایان پاک شود، چرا او از زیر چشم در حال ورنداز کردن زنان محجبه حاضر در مجلس روضه خوانی خانوم جون است.!؟ بعد از انقلاب آن روضه خوان مجلس خانم جون شد؛ یک فرد مهم که با همان تفکر روضههای خانگی تریبون جهانی پیدا کرد، غافل از اینکه در آن مجالس کوچک خانگی که چند زن بیسواد ودنیا ندیده پای حرفهای او می نشستند و او را باور می کردند، تا امروز که همه چیز با یک انگشت به روی این گوشی ازخدا بی خبر، بررسی و کنترل میشود، و در سراسر جهان نیز شنیده، پخش و قضاوت میشود، نمیشود اینقدر راحت زنان را برای همه چیز مقصر دانست و از آنان یک تصویر اهریمنی رسم کرد، که باعث رانده شدن مردان از بهشت میشوند! تعدادی از این قبیل آقایانی که از صدقه سری انقلاب یک تربیون جهانی بدست آورده اند، باید بدانند هر کلام آنان در جامعه جهانی رصد میشود و هر کلام آنان میتواند یا تصویری از اسلام رحمانی باشد که حفظ کرامت همه مردم را تاکید میکند و هر کلامی که زمینه تفرقه و نفرت پراکنی در جامعه باشد را شدیدا نفی می کند؛ و یا تصویری از اسلام داعشی باشد، که برپایه خود بزرگ بینی، طیف گسترده ای از انسانها را کافر و محارب با خدا می پندارد که باید حق زندگی از آنان را با نفرت پراکنی سلب کند؛ خصوصا زنان را که در تصور اسلام داعشی حتی برای حقوق بدیهی خود باید منتظر اجازه این طیف باشند.
از تریبون خانگی تا تربیون جهانی
دکتر سوسن صفاوردی- در دوران کودکی ماهی یکبار پای منبر روضه خوان مادر بزرگ می نشستم و او را کاملا زیر نظر می گرفتم. مادر بزرگ میگفت ماهی یکبار، باید اقا روضه خوان بیاید تا خونه اش برکت داشته باشه. با آمدن او بساط چای و شرینی هم براه بود تا خانمهایی که اقا روضه […]
- ارسال توسط : adminsafa
- بدون دیدگاه