شاید بسیاری از ما ضربالمثل «خواستن توانستن است» را شعاری بدانیم و با پوزخندی از کنارش رد بشویم اما برای دختری که به باشگاه قهرمانان اسکی جهان راه پیدا کرد، واقعیتی غیرقابل انکار است.
ورزش را از شنا آغاز کرد و به تیم ملی رسید. مدالهای مختلفی کسب کرد و تجربه حضور در مسابقات بینالمللی را هم به دست آورد تا اینکه عاشق رشتهای شد که شاید از دید دیگران شنا کردن خلاف جهت رودخانه باشد اما خودش قبول ندارد و برای نقض این حرف گذری به تاریخ میزند.
سمانه بیرامی باهر مطرحترین زن اسکی ایران در بخش صحرانوردی پس از سالها تلاش در سال ۱۴۰۱ تاریخسازی کرد و به عنوان اولین زن ایرانی به فینال رقابتهای قهرمانی جهان راه پیدا کرد. تجربهای که میگوید «فکر نمیکنم شادی آن سالها از دلم بیرون برود». او با خبرنگار زنان دیپلماسی به گفتوگو نشست و راوی داستان المپیکی شدنش، رسیدن به باشگاه برترینهای جهان و تلخیها و شیرینیهای این مسیر شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
قبول دارید اسکی ورزشی لاکچری است؟
اخیرا این را قبول کردهام چون هزینهها بالا رفته و بلیتهای پیست و لوازم گرانتر از قبل شده است. قبلا هم این عقیده را داشتم اما شرایط برای تهیه لوازم و بلیت آسانتر بود اما اکنون با توجه به افزایش هزینههای زندگی به نظرم خیلی سختتر شده است.
چگونه پای شما به اسکی باز شد؟
قبل از اینکه وارد اسکی شوم در تیم ملی شنا بودم و در بازیهای کشورهای اسلامی سه مدال کسب کردم. در حین اسکی هم سه سالی تابستانها در تیم ملی دوچرخهسواری بودم و بارها در مسابقات اولتارا ماراتن ترکیه شرکت کردم. دو سال اول شدم و یک سال هم سوم. مسابقاتش ۴۶ کیلومتر بود.
۱۲ سال قبل کارم را شروع کردم و از همان زمان هم وارد تیم ملی شدم. با خانوادهام تفریحی اسکی آلپاین میرفتیم و بعد از اینکه متوجه شدم رشتهای وجود دارد که کوهها را سر بالا اسکی میکنند، جذب این رشته شدم. ۹ سالی است که در اکثر مسابقات صحرانوردی ایران اول میشوم.
۱۲ سال پیش اسکی را شروع کردید و همان موقع به تیم ملی وارد شدید. چگونه به این سرعت ملیپوش شدید؟
وقتی اسکی را شروع کردم آمادگی جسمانی خوبی داشتم چون قبل از آن در تیم ملی شنا بودم. یک ورزشکار معمولی و غیرحرفهای نبودم و حدود ۴۰ تا ۵۰ مدال کشوری شنا داشتم. از طرفی تعداد ورزشکاران در شنا خیلی زیاد بود و یادم است برای انتخابی تیم ملی پنج روز با هم مسابقه میدادیم تا در نهایت پنج نفر برتر به تیم ملی برسند. بنابراین قبل از ورود به اسکی حرفهای بودم و تجربه حضور در مسابقات بینالمللی را هم داشتم. همین باعث شد سریع پیشرفت کنم و وارد تیم ملی شوم.
چه شد که در کنار شنا و دوچرخه نهایتا در اسکی ماندگار شدید؟
واقعا علاقه زیادی به اسکی صحرانوردی دارم و هر بار که اسکی را پا میکنم به وجد میآیم.
از بومیان منظقه نبودید که از ابتدا با فضای اسکی و کوهستان عجبین شده باشید؟
نه، تنها تهرانی تیم ملی اسکی صحرانوردی بودم.
زمانی که اسکی را شروع کردید، فضای این رشته برای زنان چگونه بود؟
اصلا مساله خاصی نداشتیم چون فدراسیون همیشه از حضور زنان حمایت میکرد. از طرفی کسانی هم که در اسکی بودند، دوست داشتند تیم زنان تشکیل شود و قویتر شود اما یکی از سختیها برایم مسیر رفت و آمدم بود. افراد بومی همانجا زندگی میکردند و پیست اسکی به خانهشان نزدیک بود. حتی برخی خانهشان داخل پیست بود اما من آن اوایل وسیله نقیله نداشتم و باید ۶ صبح زمستان با تاکسی رفت و آمد میکردم. با اینکه الان وسیله نقلیه دارم هنوز هم این رفت و آمد برایم سخت است. کار دشواری است که هر روز این مسیر را بروم. از انرژیام برای تمرین کم میشود و وقتی هم به تهران میآیم به ترافیک شدید میخورم.
سال ۲۰۱۸ در المپیک زمستانی شرکت کردید و پرچمدار ایران بود، تجربه المپیک چگونه بود؟
المپیک بزرگترین میدان ورزشی دنیا و آرزوی هر ورزشکاری است. هرچند پنج سال از آن تجربه گذشته اما هنوز شادی راهیابی به این بازیها را در دل دارم و همین باعث شده تلاش کنم تا در المپیکهای بیشتری شرکت کنم. میخواهم وقتی سنم بالاتر رفت و به عقب برگشتم به خودم بگویم آفرین که تلاش کردی تا به هدفت برسی.
چند سال قبل هم گفتید قصد داشتید ورزش قهرمانی را کنار بگذارید اما تجربه المپیک ۲۰۱۸ شما را منصرف کرد.
دقیقا همینطور است وقتی المپیک را تجربه کردم، متوجه شدم چه افتخار بزرگی است و چه تعداد از قهرمانان بزرگ دنیا در رشته استقامتی سنهای زیادی دارند، بنابراین انگیزهام بیشتر شد. در ماده ۳۰ کیلومتر المپیک ۲۰۱۸ ماریت بیورگن طلا گرفت که ۳۸ سالش بود. در رشتههای استقامتی با افزایش سن اگر تمرینات ادامه پیدا کند عملکرد عضلات و سیستم هوازی بدن هم افزایش پیدا میکند. آگاهی به این مسائل انگیزهای شد تا در المپیکهای بیشتری حضور داشته باشم. الان هم به فکر المپیک بعدی هستم و دوست دارم برای رسیدن به آن تلاش کنم.
در فصل تابستان در جادهای تمرین میکنید که ماشینها تردد میکنند، محل خاصی برای تمرین ندارید؟
تابستانها چون برف نداریم مجبورم تمرینات رول اسکی را پیگیری کنم که شبیهساز اسکی استقامت است اما واقعا جایش را نمیگیرد. اگر کسی میخواهد در اسکی نتیجه بگیرد باید مثل اروپاییها ۱۲ ماه سال را روی برف تمرین کند اما از آنجایی که در ایران شرایطش را نداریم به ناچار تمرینات را به صورت رول اسکی انجام میدهم و جادههای آسفالت را سربالایی میروم. روزانه بین ۴۰ تا ۷۰ کیلومتر تمرین میکنم. جاده مخصوصی برای این کار نداریم و مجبورم در جادهای که ماشینها و کامیونها تردد دارند، تمرین کنم.تابستانها چون برف نداریم به ناچار تمرینات را به صورت رول اسکی انجام میدهم و جادههای آسفالت را سربالایی میروم. روزانه بین ۴۰ تا ۷۰ کیلومتر تمرین میکنم. جاده مخصوصی برای این کار نداریم و مجبورم در جادهای که ماشینها و کامیونها تردد دارند، تمرین کنم.
تا به حال حادثهای برای شما پیش نیامده است؟
خدا را شکر حادثه جدی نبوده است. پیش آمده گاهی ماشینی خیلی به من نزدیک شده باشد که زمین بخورم اما ماشین به من برخورد نکرده یعنی به خاطر نزدیکی ماشین تعادلم را از دست داده و زمین خوردهام.
برخی معتقدند اسکی صحرانوردی مثل شنا کردن خلاف رودخانه است، قبول دارید؟
قبول ندارم چون اگر تاریخچه اسکی را مطالعه کنید ۷۰۰ سال قبل در کشورهای اسکاندیناوی مردم برای تردد بین روستاها یا شکار با اسکی صحرانوری تردد میکردند یعنی ابتدا اسکی صحرانوردی اختراع شد. بنابراین بقیه اسکیها که سرپایینی هستند خلاف مسیر رودخانه را شنا میکنند.
علاقمندان اسکی صحرانوردی بیش از همه نام سمانه بیرامی را میشنوند و شاید روی نفرات دیگر شناخت چندانی نداشته باشند. وضعیت این رشته را در بخش زنان چگونه میبینید؟
ورزشکاران خیلی خوب زیادی داریم که از نظر تکنیکی و تاکتیکی وضعیت خوبی دارند و جوان هستند که نکته مثبتی است. برایشان آرزوی موفقیت دارم. امیدوارم بتوانم تجربیاتم را به آنها انتقال بدهم، در جایگاههای بینالمللی بدرخشند و تاریخسازی کنند.
سال ۱۴۰۱ عناوینی تاریخی از جمله صعود به فینال قهرمانی جهان را کسب کردید. این تجربه برای شما چگونه بود؟
تا به حال در پنج مسابقه قهرمانی جهان شرکت کردهام. در پایان دور مقدماتی این مسابقات ۱۰ نفر برتر به فینال صعود میکنند. سال گذشته در دور مقدماتی هشتم شدم و به عنوان اولین زن ایرانی به فینال رسیدم. برای خودم و کارنامه ورزشیام افتخار بزرگی بود و باعث شد تا حدودی به آرامش خاطر برسم که زحماتم در این سالها نتیجه داد و ایران ما به فینال مسابقات زنان راه پیدا کرد. در فینال قویترینهای جهان شرکت میکنند؛ کسانی که ۱۲ ماه سال روی برف تمرین دارند و از نظر علم تکنیکی و تاکتیکی و امکانات خیلی از ما جلو هستند. حضور بین این اسکیبازان کار دشواری است.
وقتی به فینال صعود کردم یکی از ورزشکاران تیم ملی آلمان که به دلیل امتیاز بالا در دور مقدماتی حضور نداشت و مستقیم جزو فینالیستها بود، روی شانهام زد و گفت به باشگاه قهرمانان دنیا خوش آمدی. همه نگاه میکردند چه کسانی به جمع برترینهای دنیا راه پیدا میکنند به همین دلیل خیلی از تیمهای اروپایی به من تبریک و خوشامد گفتند.
وقتی به فینال صعود کردم یکی از ورزشکاران تیم ملی آلمان روی شانهام زد و گفت به باشگاه قهرمانان دنیا خوش آمدی. همه نگاه میکردند چه کسانی به جمع برترینهای دنیا راه پیدا میکنند به همین دلیل خیلی از تیمهای اروپایی به من تبریک و خوشامد گفتند.
برنامه تمرینی در ایام تعطیلات چگونه است؟
بعد از برگشت از مسابقات جهانی ۱۰ روز استراحت کردم چون تمرینات سنگینی داشتم و میخواستم بخاطر فشارهای ذهنی و جسمی استراحت کنم اما تمریناتم را در تعطیلات نوروز هم ادامه دادم. هدف بزرگی دارم و نمیتوانم در تمریناتم وقفه بیندازم.
.
بهترین و بدترین خاطراتت از ۱۴۰۱ چیست؟
بهترین خاطرهام صعود به مرحله فینال قهرمانی جهان است. فکر نمیکنم شادی آن اتفاق سالها از دلم بیرون برود.
بدترین خاطرهام هم به تابستان برمیگردد که در تمرینات رول اسکی زمین خوردم، سرشانهام از جا دررفت و آسیب شدیدی دیدم. ۶ ماه درگیرش بودم و مداوم فیزیوتراپی میرفتم حتی اوایل فصل زمستان و زمان آغاز مسابقات بود که درد زیادی داشتم اما مجبور شدم درد را از نظر ذهنی کنار بگذارم. خیلی وقتها درد داشتم و نمیتوانستم بیان کنم چون فایده نداشت و باید نتیجه مد نظرم را کسب می کردم.
برای ۱۴۰۲ چه آرزویی دارید؟
بزرگترین آرزویم ابتدا برای مردم ایران است که شاد باشند، از نظر مالی سختی نکشند و کسی بیماری نداشته باشد. برای خودم هم آرزو دارم بتوانم مجدد در مسابقات عملکرد خوبی داشته باشم و بهترین خودم باشم.
حرف پایانی
از فدراسیون اسکی تشکر میکنم که حامی تیم ما بوده است.
انتهای پیام