به گزارش زنان دیپلماسی از ایکنا- ناهید حسینی، عضو هیئت علمی گروه اجتماعی دانشگاه علوم انتظامی امین طی سخنانی در این نشست علمی به موضوع چالشهای فرهنگی، اجتماعی دختران جامعه و روشهای پیشگیرانه آن پرداخت و اظهار کرد: چنانچه جامعه امروز خود را به لحاظ فرهنگی با گذشته مقایسه کنیم، مشاهده میکنیم که نمودهای فرهنگی تغییرات زیادی کرده است. دنیای ما دنیای تبادلات، انرژی، حرکت و فرهنگ و تمام آنچه که جزء مؤلفههای فرهنگی است در حقیقت با انتقال فرهنگی و چرخش فرهنگی در برابر فرهنگ غالبی که از غرب به سمت کشورها سرازیر است، مواجه هستیم.
وی افزود: امروز تغییراتی در دختران خود مشاهده میکنیم که به هویت و بحران هویتی که دختران با آن مواجه هستند، بازمیگردد. یکی از دلایل این مسئله همان هویت جنسیتی و بایدها و نبایدهایی است که جامعه به واسطه جنس به دختران تحمیل میکند. در تعریفی که از هویت وجود دارد، هویت یک امر تعیین شده نیست که فرد به شکل ژنتیک دارای آن باشد. هویت امری بازتابی است یعنی افراد با آنچه از جامعه دریافت میکنند، زندگی میکنند.
حسینی ادامه داد: بخشی از هویت، اجتماعی است که دختران آن را در تعامل با جامعه به دست میآورند. لذا افراد با شکل تعاملی که با دختران خود دارند، در حال تکمیل هویت اجتماعی آنها هستند. احساس هویت جنسیتی نیز در تعامل فرد با جامعه ایجاد شده و مبنای عمل او قرار میگیرد. بسیاری از اوقات در تعریف هویت جنسیتی دچار مشکل هستیم و بسیاری از دختران جامعه در این زمینه با بحران هویتی مواجه هستند. بحران هویت در تداوم خود سرمنشأ تهدیدات فراوانی برای دختران میشود.
هویت مشروعیتبخش
عضو هیئت علمی گروه اجتماعی دانشگاه علوم انتظامی امین تصریح کرد: یکی از اندیشمندان سه نوع تعریف از هویت ارائه میدهد. یکی از این انواع هویت، مشروعیتبخش است یعنی هویتی که نظام حکومت آن را برای فرد تعریف میکند. در این حوزه باید نوعی پایگاه اجتماعی برای دختران در نظر گرفته شود. در مواردی که نظام حکومت در حال تعریف هویت است و این با خواستهها و انگیزههای فردی سنخیت نداشته باشد، تبدیل به هویت مقاومت میشود. بهترین راه این است که هویت مقاومت را به هویتی برنامهدار برای بانوان تبدیل کرد.
وی گفت: بانوان جامعه به واسطه جایی که برای آن نقش تعریف شده است، از نقشهای اصیل ذاتی خود کنده شده و مسیر دیگری را طی میکنند. امروز ازدواجهای دیرهنگام یکی از مصادیق این امر است. این مسئله نشان از آن دارد که هویتهایی که برای دختران جامعه تعریف شده، کارساز نبوده و نتوانسته حجم عظیم این نیرو را هدایت کند. رسانههای معاند به خوبی از این مسئله استفاده کرده و اهداف خود را پیگیری میکنند. بنابراین، ناکارآمدی هویت مشروعیتبخش، ناعدالتی اجتماعی، عدم توجه به آزادیهای فردی مشروع و … از جمله دلایل ایجاد بحران هویت در میان دختران است.
بحران اجتماعی در پی افراط و تفریط
حسینی افزود: بسیاری از افراط و تفریطها باعث ایجاد بحرانهای اجتماعی میشود. امروز الگوهای ناهنجار و غربی دشمنان دخترانی که دچار بحران هویت شدهاند را به هر سمت و سویی که میخواهند هدایت میکنند. این نوع بحرانزدگی در هویت و این نوع هویتزدایی و هویتبخشی از سوی بیگانگان آسیبهای بسیار زیادی دارد. طی تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده، بسیاری از عوامل همچون بیکاری، اعتیاد، فقر، فحشا و … از عوامل بروز چنین بحرانهایی هستند.
عضو هیئت علمی گروه اجتماعی دانشگاه علوم انتظامی امین تصریح کرد: یکی از مسائل مهم در مورد دختران، مسئله ازدواج است. امروزه سن ازدواج در کشور بسیار بالا رفته و حتی در روستاها نیز تأثیرگذار بوده است که این مسئله عوامل متعددی همچون نوع نگرش و فردیت یافتگی در امر ازدواج باعث بالا رفتن سن ازدواج شده است که این تأخیر در ازدواج نیز باعث ایجاد تجرد قطعی و در پی آن افسردگی در میان دختران میشود. عدم توانایی دختران در امر ازدواج باعث ایجاد مشکلات فراوان در زندگی ایشان خواهد شد.
همزیستیهای نوپدید
وی ادامه داد: نکته مهم دیگر در این زمینه، ایجاد روابط خارج از چارچوب ازدواج است. دختران سعی میکنند در ارتباطی که دارند پسران را جذب کرده و تن به کارهایی دهند که ازدواج ایشان را به خطر اندازد. یکی از عوارض تأخیر در ازدواج، موضوع شکلگیری همزیستیهای نوپدید است که کاملاً با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما در تعارض قرار دارد. همچنین، افزایش طلاق نیز یکی از دستاوردهای بحران هویت است. فرار از خانه نیز از دیگر عوامل این بحران است. برخی دختران با هدف دستیابی به زندگی بهتر از خانه خارج میشوند و دچار انواع گرفتاریها و ناهنجاریها در ارتباط با افراد سودجو میشوند.
حسینی اظهار کرد: امروز اعتیاد به مواد توهمزا و انواع مخدرات در میان دختران بسیار زیاد شده است. بسیاری از دختران جامعه سیگار کشیده و معتاد به آن شدهاند. این الگوها از سوی دشمنان و فرهنگ غالب غربی در کشور ایجاد شده است. امروز ۱۰ درصد معتادان کشور از بانوان هستند. همچنین، مصرف مشروبات الکلی نیز در میان دختران بیشتر شده است که این تهدید و آسیب برای دختران رایج شده است. زن سلول بنیادین خانواده است و چنانچه با مشکلات هویتی مواجه باشد، مشکلات فراوانی برای جامعه ایجاد خواهد شد. فرزندانی که در خانوادههای از هم گسیخته تربیت میشوند، نسلی باطراوت و تأثیرگذار برای جامعه تربیت نمیکنند.
عضو هیئت علمی گروه اجتماعی دانشگاه علوم انتظامی امین افزود: بحرانی که امروز در اثر چالش فرهنگی در میان دختران جامعه ایجاد شده، تغییر سبک زندگی است. این مسئله باعث میشود تا دختران جامعه مصرف کننده رسانه شده و الگوهای خود را در میان الگوهای ارائه شده در رسانهها جستوجو کنند. مسئله حجاب و پوشش در جامعه چیزی نیست که با فرهنگ اسلامی همخوانی داشته باشد. فرهنگ غربی الگوهای خود را به دختران القا کرده و باعث ایجاد چالش بزرگ هویتی در جامعه میشود. در این زمینه نیازمند برنامهریزی حوزه هستیم؛ باید آموزشهای لازم از پایههای ابتدایی به دختران ارائه شود. البته شیوههای آموزشی باید به صورت جذاب به دختران ارائه شود تا از آن دلزده نشوند.
حسینی بیان کرد: مهمترین روش پیشگیری از این بحران هویتی، آموزش است. تا زمانی که آموزش کافی و جذاب به دختران ارائه نشود، جامعه با چنین بحرانهایی مواجه خواهد بود. نهادهای متصدی امور فرهنگی باید بسیار به فکر باشند و با تولید محتوا و آموزش آن به دختران زمینه را برای جلوگیری از بحران آماده کنند. البته متأسفانه مشکلات زیادی در حوزه رسانه وجود دارد. امروز دختران ما از سواد رسانهای برخوردار نیستند و این مسئله موجب ایجاد مشکلات فراوانی در جامعه خواهد شد.
وی ادامه داد: امروز نیازمند اقدام همهجانبه هستیم و نهادهای مربوطه باید به صورت هدفمند به سمت یک نقطه حرکت کنند. سازمانهای فرهنگی باید یک الگوی واحد به دور از افراط و تفریط ارائه دهند تا دختران با تأثیرپذیری و تأسی به آن به سمت سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی حرکت کنند. البته این شروع باید آغازی هدفمند و مطلوب باشد تا نظام جمهوری اسلامی به نقطه مطلوب خود دراین زمینه دست پیدا کند.
جهتگیری مذهبی ـ معنوی و سلامت روان دختران
همچنین، در ادامه این نشست علمی، فریبرز باقری، دانشیار و مدیر گروه روانشناسی دانشگاه علوم و تحقیقات نیز طی سخنانی با موضوع جهتگیری مذهبی ـ معنوی و سلامت روان دختران اظهار کرد: تعاریف مختلفی از سلامت روان وجود دارد. سلامت روان به معنای حضور همزمان و متناسب سه نوع نیروی روانی است. اولین نیرو لذت و پاسخدهی به نیازهای شخصی است. دومین نیرو آرامش است که محصول تعادل بین توانهای مختلف انسان است. سومین و مهمترین نیروی روانی نیز شادی و رضایت است.
سه فاکتور مهم عزت نفس
وی افزود: زمانی که راجع به نیازهای روانی گفتوگو میکنیم یعنی دختران جامعه از امنیت و آزادی لازم برخوردار بوده و ابعاد مختلف زندگی ایشان دچار شکاف نباشد. مهمترین مسئله در این زمینه دارا بودن احساس عزت است. قدرت، ارزشمندی و محبوبیت سه فاکتور مهم عزت نفس است. بسیاری از افراد تصور میکنند که سلامت روان امری بدیهی است و باید به خودی خود شکل گیرد اما تجربیات عرصه روان درمانی نشان میدهد که ممکن است شرایطی پیش آید که نیروهای روانی وجود نداشته باشد.
باقری ادامه داد: چنانچه دختران از نیروهای روانی مطلوب برخوردار نباشند، با بحرانهای فراوانی مواجه خواهند شد که این بحرانها جامعه را نیز دربر خواهد گرفت. نتایج بالینی نشان میدهد که سلامت روان، مجموعهای از انتخابها و تصمیمات و اقدامات افراد است. ریشه این اقدامات در تعاریفی است که هر فرد در ذهن خود دارد. هر فرد مجموعه تعاریفی از ارزشهایی همچون خوشبختی، شادمانی، عزت و … دارد که باعث ایجاد یک نظام ذهنیتی منسجم در فرد میشود.
دانشیار و مدیر گروه روانشناسی دانشگاه علوم و تحقیقات گفت: تصمیمگیریها و تصمیمات افراد در مجموع صحنه نوعی جهتگیری کلان بین نظام ارزشها میشود. این سؤل مطرح میشود که نظامهای جهتبخش چه نوع نظامهایی هستند. امروزه در سطح جهانی دو نظام جهتبخش مادهگرایی لیبرالی و ادیان توحیدی وجود دارد که در تقابل با یکدیگر قرار دارند. نظام جمهوری اسلامی با تمام مشکلات موجود در چند دهه گذشته توسعه پیدا کرده و با ایجاد محور مقاومت موجبات خشم غربیان را فراهم کرده است.
وی افزود: از دید نظام مادهگرایی لیبرالی، جهان هستی از ماده کور و مردهای تشکیل شده که هیچ پاسخی به فعل انسان نمیدهد. بنابراین، قوانین و حتی تعریف سلامت روان در این نظام با نظامهای دیگر متفاوت است. در این نظام تنها معیار معتبر آزادی فردی انسان است. در چنین فضایی شاهدی که به انسان و نحوه بودن او ارزش میدهد، افکار عمومی است. اینجاست که انسان محکوم است تا برای بودن و نبودن خود در عرصه اجتماعی حضور پیدا کند. خانه و فرزندداری در چنین نگاهی مدفون شدن در خانه است. انسان باید برای بودن خود باید حضور خود را در میان افکار عمومی ثابت کند.
باقری بیان کرد: در این نظام، رقابت بر سر مصرف، لذت، قدرت و شهرت افزایش پیدا میکند. ماجراجویی، کنسرتها، پارتیها، تفریحات مختلف، سرگرمی، خودمختاری، شهرت و … از تبعات این نظام فکری است. این شعارها در قرون ۱۹ و ۲۰ برای جوانان بسیار جذاب بود اما پیامدهای این نظام به تدریج خود را نشان داد. امروز در غرب فضایی ایجاد شده که جوانان از این نظام گریز دارند. یکی از پیامدهای این نظام مصرفگرایی است. در این تفکر انسان به ویژه بانوان به کالایی برای مصرف تبدیل میشوند.
وجود تهدید فروپاشی خانوادگی
دانشیار و مدیر گروه روانشناسی دانشگاه علوم و تحقیقات افزود: در برخی از کشورهای غربی اینگونه عنوان میکنند که زنان گوشت تازه هستند و از سنی به بعد کنار گذاشته میشوند که این مسئله باعث بحران روحی در میان آنها خواهد شد. پیامد دیگر این نظام، خودمداری و تنهایی و بیکسی انسان است. البته جامعه ما هنوز به مرحله بیکسی نرسیده ولی فروپاشی خانوادگی به شدت جامعه را تهدید میکند. دیگر پیامد این نظام فکری پوچی است که یکی از بزرگترین مباحثی است که غرب بدان مبتلاست. در جامعه ما نیز افرادی که با دین فاصله دارند، به این مسئله دچار میشود.
وی با اشاره به جهتگیری و نظام دینی نیز بیان کرد: در این تفکر انسان موجودی مسئول برای انتخابهای خود است. به همین دلیل معیار ارزش در این نظام نجات انسان است تا بتواند به موجودی تبدیل شود که مسئولیتپذیر است. راه نجات در این نظام فکری تقوا و خودمدیریتی است. تقوا همانند راه رفتن در جاده پرخاک است. دومین نکته در این نظام، مفید بودن است. سرنوشت انسان با جامعه خود گره خورده است و در جامعهای پر از ظلم انسان نمیتواند مفید بوده و انتخاب صحیح داشته باشد.
باقری اظهار کرد: در این نظام فکری نفس مطمئنه اوج سلامت روان است. رضایت، شادی و آرامش از مهمترین ملاکهای این نظام است. انسان در این نوع نظام فکری از تنهایی و طرد دیگران نمیهراسد و تنها به خداوند متعال پناه میبرد. دختران جامعه ما باید به تأسی از این نظام فکری تحت تأثیر نظام غربی قرار نگیرند که البته دستیابی به این مسیر نیازمند برنامهریزی کلان و هدفمند نهادهای مربوطه است.
همچنین در ادامه، نیلوفر صدری، عضو هیئت علمی حوزه علمیه استان البرز نیز در سخنانی به موضوع نقش و تأثیر توانمندسازی دختران در بهزیستی و انسجام خانواده پرداخت و اظهار کرد: در بحث دختران ابتدا باید به نهادی که هر فرزندی در آن متولد میشود پرداخت. خانواده نهاد اجتماعی جهان شمول است و کوچکترین نهادی است که عمیقترین نهاد اجتماعی را شامل میشود. امروزه در جامعه اسلامی ایران خانواده نظام مطلوبی است که برای رسیدن انسانها به بندگی خدا و آرامش درونی بسیار مهم است.
وی ادامه داد: از جمله افرادی که میتوانند باعث ایجاد آرامش در خانواده باشند، دختران هستند. بنابراین، آرامش دختران برای هر جامعه موضوعی بسیار مهم است که جامعه آن را مدنظر دارد. زندگی دختران در خانواده در سه سطح کودکی و نوجوانی، جوانی و میانسالی تعریف میشود. دختران به لحاظ بعد عاطفی، نیازمند تربیت و پرورش ویژه هستند. طرحوارهها میتوانند آسیبهایی باشند که ممکن است در کودکی در میان دختران ایجاد شده باشد.
صدری بیان کرد: دوره نوجوانی دوره رفتارهای پرخطر است و هر جوانی ممکن است چنانچه از عزت نفس کافی برخوردار نباشد، در این دوران دست به رفتارها و ناهنجاریهای مختلف بزند. بخشی از ساختارشکنی در دوره نوجوانی به آسیبهای کودکی و بخش دیگر آن به تعلیم و تربیت و ارتباط جوانان به اجتماع بازمیگردد. یکی از موضوعات مهمی که باید مدنظر قرار گیرد، عفاف و عفت در دختران است.
عضو هیئت علمی حوزه علمیه استان البرز افزود: عفاف مسیر روشن زندگی و سعادت را به دختران نشان میدهد. دختران باید به مرحلهای از پختگی دست پیدا کنند تا برای دستیابی به آرامش و ورود به مراحل دیگر زندگی آمادگی کامل داشته باشند. عزت نفس نیز موضوعی است که موجب ایجاد خودارزشمندی در دختران خواهد شد. عزت نفس کلیدیترین بخش در تربیت دختران است. زمانی که عزت نفس وجود داشته باشد افراد به رضایت از زندگی دست پیدا کرده و مسیر سعادت خود را طراحی میکنند.
وی تصریح کرد: دختران برای ثبات قدم در زندگی باید پس از پیدا کردن استقلال اجتماعی به جایگاه حقیقی خود در جامعه پی برده و بدانند که ابزاری برای استفاده جامعه نیستند. غرب به دنبال ایجاد تردید در میان دختران جامعه ماست تا به سبک زندگی غربی روی آورده و از ایشان تبعیت کنند. غربیان غایت زندگی را در لذت میدانند و به دنبال این هستند که این لذت مادی بر زندگی ایشان حاکم شود.
صدری ادامه داد: غربیان بهترین ابزار برای رسیدن به لذت را دارا بودن پول میدانند و بر مبنای این تفکر فقط به دنبال لذت هستند. غربیها معتقدند که فقط سود مالی است که لذت را به همراه میآورد و برای دستیابی به این سود حداکثری به سمت ایجاد شرکتها و بنگاههای اقتصادی حرکت میکنند. فرهنگسازی به گونهای اتفاق افتاده است که ابتدا غربیها به دنبال القای تفکرات خود در قالبهای مختلف به دختران جامعه هستند. سپس، زمانی که دختران جامعه شرقی مشتری فرهنگ غرب میشوند، با خریدهای مختلف نشانههای غربی و حضور در رسانههای مختلف غربی، سود حداکثری را به این فرهنگهای بیگانه میرسانند.
عضو هیئت علمی حوزه علمیه استان البرز تصریح کرد: انسان در زندگی خود چهار ترس اساسی از مرگ، انتخاب، پوچی و تنهایی دارد. این ترسها بدون استثنا در وجود هر انسانی قرار دارد. افراد برای کنترل و مدیریت این ترسها باید با شیوههای منطقی و آگاهی لازم آشنا باشند. زمانی که دختران از آموزش لازم برای انتخابهای بهتر برخوردار باشند، میتوانند به زندگی با طعم پختگی دست پیدا کنند.
وی بیان کرد: دختران زمانی به پختگی میرسند که رشد عاطفی، عقلی و اجتماعی ایشان به حد مطلوب رسیده باشد. در مرحله بعدی دختران باید مسئولیتهایی را بپذیرند که برای علایق و سلایق ایشان تعریف شده باشد. زمانی که برخی ویژگیها و تواناییها در وجود دختران نهادینه شد، به طور طبیعی مسئول هستند و نمیتوانند از آن شانه خالی کنند. مهمترین بخش مسئولیت دختران مهربانی است. خداوند متعال دو هدیه را بین زوجین قرار داده که همان مؤدت و رحمت هستند. مؤدت، محبت دوطرفه است که بین زوجین برقرار است اما رحمت رفتار مهربانانه یک طرفه است که بعضاً از سوی دختران در نقض همسری و مادری بروز میکند. دختران باید بیاموزند که چشمه مهربانی و رحمت را در خود زنده کنند که این مسئله جز تعلیم و تربیت دقیق و حساب شده راهی ندارد.
صدری با بیان اینکه چنانچه در محیط خانواده رحمت و مؤدت وجود داشته باشد، اعضای خانواده به آرامش دست پیدا میکنند، گفت: دستیابی به آرامش موضوع اتفاقی نیست و نوعی انتخاب است. یعنی انتخاب درست موجب ایجاد آرامش خواهد شد و عفاف نیز یکی از مهمترین مؤلفههای رسیدن به آرامش است. زمانی که افراد توانستند در زندگی مشترک با آرامش قلبی در کنار یکدیگر باشند، به کمال و سعادت دست پیدا میکنند.