یکی از شاخصترین نویسندگان زن ادبیاتداستانی معاصر سیمین دانشور است که رمان «سووشون» او در اقلیم شیراز میگذرد. پس از او حتی امروز هم نویسندگان زن شاخصی داریم که بلقیس سلیمانی یکی از آنهاست. فرخنده آقایی، منصوره شریفزاده، منیرو روانیپور و گلی ترقی هر یک مخاطبان و سلیقه و نگاه خاص خودشان را دارند و از همین روی طیف وسیعی از مخاطبان آثار آنها را دنبال میکنند.
در این گزارش سعی شده است که ضمن معرفی نویسندگان زن آنها را به نوعی گلچین کنیم و کسانی را انتخاب کنیم که نوعی همخوانی با هم داشته باشند. نویسندگانی مانند «فهیمه رحیمی» که آثارش از قضا جزو پرمخاطبترین رمانها بود و هست به دلیل سنخیت نداشتن با انتخاب ما، در این گزارش، کنار گذاشته شدند یا سپیده شاملو، فریبا وفی، مهسا محبعلی، شیوا ارسطویی، پرینوش صنیعی و نازلی صفوی به دلایلی که اگر مجال باشد و بعدها در گزارشی مفصلتر توضیح خواهیم داد، از این فهرست کنار گذاشته شدند. در این گزارش به معرفی کوتاه یکی از شاخصترین آثار نویسندگان زن پرداختهایم.
سیمین دانشور- سووشون
رمان «سووشون» سیمین دانشور یکی از پرتوفیقترین رمانهای ایرانی است. چاپ نخست این رمان به تیرماه ۱۳۴۸ بازمیگردد و چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب جزو پرفروشترین آثار ادبی به شمار میرفته و میرود. نخستین دلیل اینکه چرا «سووشون» یکی از درخشانترین آثار ادبی یکصد ساله داستاننویسی ماست، در درجه نخست، به واقعگرایی بارز و مشخص و با اصالت اثر بازمیگردد. اینکه این اثر کاملاً ایرانی است و خانم دانشور در خلق این اثر هیچ نوع نگاه شیفتهوار یا مقلد به اثر هیچیک از نویسندگان خارجی نداشته است. «سووشون» متکی بر داستانسرایی و داستانگویی است که در کل تاریخ ادبیات ما -چه شعر و چه نثر- وجود داشته و دارد. داستانگویی دانشور از سوی دیگر، بنیاد و اصالت ایرانی دارد. انتخاب سنجیده نظرگاه(زاویه دید) و انگیزه روایت در متن واقعنگاری فرهنگی و سیاسی دلیل دیگر توفیق این رمان است. دانشور در این رمان با لحن و صدا و زبان مشخص و صریح کار کرده و داستانگوییاش پرکشش، گیرا و تأثیرگذار است و به همین دلیل بهاصطلاح خوشخوان است. زبان نویسنده در این رمان به طرزی هوشمندانه و بدون پرهیز کامل از اینکه بومی یا محلی شود، پارهای از واژگان گویش شیرازی را در خود دارد که بجا و سنجیده استفاده شده است. چون طبعاً داستان در شیراز میگذرد و نویسنده این جغرافیا را برای اثر خود انتخاب کرده. شخصیتپردازیها ملموساند و زبان غنی و رنگین دانشور این کمک را میکند که هنرمندانه و خلاق تصویرسازی کند و داستانگویی را برای بیان و القای موقعیتها و واقعیتهای متن تاریخ معاصر پیش ببرد.
به همین دلیل داستانش را مردم عادی میفهمند و خواص میپسندند. این یک ویژگی بارز است که باز هم در توفیق کتاب و تجدید چاپهای پیدرپیاش مؤثر است. درنظرگاه، بهطور شاخص و طبیعی، نظرگاه لطیف، عاشقانه و مادرانه از یک زن را در مییابیم که این موضوع هم بهطور ضمنی بسیار حائز اهمیت است. الگوی ذهنی و خلاقیت خانم سیمین دانشور در رمان تحسین شده «سووشون» برخلاف بسیاری از انگارههای ذهنی نویسندگان زن دیگر که حتی پیش از او آمدهاند و نامی از آنها باقی نمانده، به هیچ عنوان مردانه نیست، بلکه کاملاً یک الگوی زنانه است.
فتانه حاج سید جوادی- بامداد خمار
«بامداد خمار» یکی از پرفروشترین رمانهای معاصر ایران است که در سال ۱۳۷۴ به چاپ رسید. این رمان با بحثها و نقدهای بسیار روبهرو شد. از معروفترین موافقان این رمان میتوان به نجف دریابندری اشاره کرد که مطلبی در دفاع از بامداد خمار نوشت. مطلب با واکنش تند هوشنگ گلشیری مواجه شد او این رمان را بیمایه خوانده بود. برخی دیگر از موافقان بامداد خمار، آن را برای مقوله روابط میان زنان و مردان جوان مفید دانسته یا درس عبرتی برای جوانان بیتجربه دانستند. مخالفان، آن را دفاع از اصالت و شرافت طبقات بالا دست جامعه و تحقیر فرودستان دانستند. اما گفتنی است این رمان با اقبال عموم مردم مواجه شد.
محبوبه داستان عشق و عاشقی خودش را که در نخستین سالهای حکومت رضاشاه در ایران رخ داده است در رمان بامدادخمار روایت میکند؛ داستان دربارهی عشق دختری از خانوادهای بافرهنگ و باسواد به شاگرد نجاری به اسم رحیم است. محبوبه از اصرارهای خودش و مخالفتهای خانوادهاش برای این ازدواج سخن میگوید و آنچه بر سر این ازدواج آمده است را برای سودابه شرح میدهد.
زویا پیرزاد- عادت میکنیم
«عادت می کنیم»، نوشته زویا پیرزاد نخستین بار در سال ۲۰۰۴ به چاپ رسید. در این رمان خواندنی، با سه شخصیت زن از سه نسل مختلف آشنا می شویم: مادربزرگی به نام ماه منیر، مادری به نام آرزو و دختری به نام آیه. تمرکز اصلی داستان بیشتر بر شخصیت آرزو است که به نوعی در مرکز این سه نسل متفاوت قرار دارد. هر یک از این سه شخصیت، دنیای مختص به خود را دارند و پیرزاد موفق می شود با خلق صدا و ذهنیتی متمایز برای هر کدام، پرداختی قابل قبول به هر سه آنها داشته باشد. زویا پیرزاد در رمان عادت می کنیم، از کلیشهها و پیشفرضهای رایج موجود در میان شخصیتهای داستانی زن، پا فراتر می گذارد و تصویری انسانی و بسیار قابل باور را از علایق و رنجهای متفاوت هر کدام از آن ها ارائه می کند.
منصوره شریفزاده- چنار دالبتی
وقایع داستان «چنار دالبتی» به اوایل انقلاب بازمیگردد. شخصیت اصلی داستان دختر جوانی است به نام «صوفی» است که در خانوادهای مرفه بزرگ شده. او اینک تحصیلات متوسطه را به پایان برده خود را برای کنکور آماده میکند. ضمن آن که با پسری به نام «بهرام» نامزدی میکند صوفی در همان شش و بش متوجه تغییر اخلاق بهرام میشود اما از دلیل این تغییر رفتار بیخبر است. سرانجام این حقیقت آشکار میشود که بهرام به دلیل مسائل سیاسی و آرمانگرایانه، صوفی را ترک کرده است. صوفی که اکنون در رشته معماری دانشگاه پذیرفته شده برای رسیدن به بهرام تلاش میکند.
بلقیس سلیمانی- تخم شر
«تخم شر» آخرین و تازهترین رمان بلقیس سلیمانی، درباره دختری از گوران است که از دیوار راست هم بالا می رود و به خاطر ته تغاری بودنش محبوب پدر سنتی خانواده است و از گزند برادرانش در امان مانده. محور کتاب، عشقی است که این دختر به آن دچار میشود. این کتاب، حجیمترین اثر بلقیس سلیمانی است که در آن، بار اصلی به دوش حوادث گذاشته شده. سلیمانی در این رمان شخصیتهای متعددی ساخته؛ آن هم به گونه ای که تعدد آدمهای قصه، منجر به ابهام ماجرا نشود. نگاه فلسفی نهفته در بطن کتاب با دیالوگهای همین شخصیتها بیشتر به چشم میآید. نگاهی که از بطن سرگذشت آدمهای این قصه آمده و سوال فلسفیِ «بودن» را بارها با کیفیتهای مختلف، زیر و رو میکند.
منیرو روانی پور-کولی کنار آتش
«کولی کنار آتش» نام یکی از رمانهای روانیپور است. قصه درباره دختری کولی و چادرنشین به نام آینه است که طی سفری اودیسهوار از جنوب ایران به پایتخت میرود. در این کتاب عقایدی همچون محوریت زنان در زندگی، شهامت اعتراف به عشق توسط زنان، سنت شکنیها، ارتباط قهرمانان زن با جهانی غیرمادی و پیشگوییهای غیرمنتظره به چشم میخورد.
غزاله علیزاده- خانه ادریسیها
قصه «خانه ادریسیها» درباره شهری به نام عشقآباد است. گروهی به قدرت رسیده که وارد شهر شدهاند تا حق ستمدیدگان را از ثروتمندان بگیرند و آنها را از خانههاشان بیرون کنند و به سزای کارهای ناشایستشان برسانند. همهی ماجرا در خانهی بزرگ و کهنهای میگذرد. ادریسیها ساکنان نخستین خانه هستند.
فرخنده آقایی- از شیطان آموخت و سوزاند
این اثر، روایتی از زندگی آدمهای شهری است. زندگی و وضعیت زن داستان در دنیای شهر، دغدغه اصلی نویسنده را شکل میدهد. استفاده از تکنیک قدیمی، اما جذاب یادداشتهای روزانه و توجه خاص به عنصر زمان در روایت، از ویژگیهای درخور توجه این رمان است.
شهر نوش پارسیپور- سگ و زمستان بلند
رمان «سگ و زمستان بلند»، بررسی وضعیت زن در جامعه مردسالار ایرانی را در دستور کار دارد. این بررسی از خلال روایت حوری فرزند کوچک خانواده محمدی انجام میشود. حوری یک دختربچه دبیرستانی است. دنیایی که برای حوری تعریف شده، محدود به نگاه جامعه مردسالار است. هوش بالای پارسیپور، در خلق چنین راویای خودنمایی میکند. دنیای حوری باید در هر بخش از رمان، دستخوش حوادثی مهلک شود. مرگ، بیآبرویی، سقط جنین و… باید رخ دهند تا راوی از سطح نگاه مردانه فراتر نگاه کند.
راضیه تجار- کوچه اقاقیا
«کوچه اقاقیا» رمانی اجتماعی و خانوادگی است و به زندگی زنانی از طبقات مختلف جامعه می پردازد. این رمان سعی میکند از مشکلات و تیره روزیهای زندگی این زنان بگوید. شخصیت اصلی برخی رمانهای شاخص راضیه تجار همچون «آرام شب بخیر، محبوبه صبح، زن شیشهای و بانوی رنگین کمان»، زنان هستند. به همین دلیل پرداختن به زنان و مشکلات آنان یکی از موضوعات اصلی رمان های وی است.
داستان کتاب، از هنگامی آغاز می شود که میرزا ابوتراب با ماه منظر دختر جوانی ازدواج می کند در حالی که دخترش دلنواز از این وصلت راضی نیست چرا که مادرش در هنگام به دنیا آمدن او دچار جنون شده و مدتی است که در زیرزمین خانه به زنجیر کشیده شده است. با آمدن زن جوان خانم جان، مادر میرزا دستور می دهد که مادر و دختر را به خانة دایی دلنواز ببرند. آن دو قصد فرار از آنجا را داشتند ولی نقشه فرارشان نافرجام می ماند و پس از آنکه دخترک به خانه بازگردانده میشود با رفتار نامناسب ماه منظر روبهرو می شود. پس از گذشت حوادثی بین ماه منظر و دلنواز و تشدید اختلاف، پدر و مادر «خانم کوچک» (مادر دلنواز) او را به بیمارستان روانیها منتقل می کنند زیرا میرزا در صورتی حاضر به نگهداری با او بود که او شفا یابد. در طی بستری شدن خانم کوچک در بیمارستان حوادثی رخ میدهد که منجر به بهبود وی میشود و شفا مییابد. با بازگشت همسر سابق میرزا، اختلافهای گذشته تمام شده و دو هوو در کنار یکدیگر به خوشی زندگی می کنند و میرزا و دلنواز خدا را شکر می کنند.
گلی ترقی- خواب زمستانی
این داستان در ده فصل تدوین شده و در آن خاطرات زندگی پیرمردی تنها مرور میشود. پیرمرد در دوران مدرسه با چند همکلاسیاش عهد کردهاند که تا آخر عمر در کنار یکدیگر باشند اما حالا او تنهاست و هر روز منتظر است تا کسی به دیدارش بیاید. هر فصل داستان خاطرات و زندگی یکی از دوستان پیرمرد را روایت میکند.
نسیم مرعشی- پاییز فصل آخر سال است
کتاب پاییز فصل آخر سال است شامل دو بخش با عنوانهای تابستان و پاییز است که هر کدام از این دو بخش هم دارای سه فصل هستند که هر فصل از نگاه یکی از این سه شخصیت اصلی کتاب روایت میشود. کتاب روایت زندگی سه دختر جوان به نامهای شبانه، روجا و لیلا است. این کتاب سرشار از دغدغههای دخترانگی است و از همین جهت ممکن است برای بسیاری از دختران جوان از جذابیت بالایی برخوردار باشد.