زنان در ایران مانند بسیاری دیگر از کشورها در مشاغل گوناگون مشغول به کارند. طبق آمار منتشر شده از مرکز آمار ایران در تابستان ۹۵ حدود ۱۷ درصد از زنان ۱۵ ساله و بالاتر شاغل بودهاند.
در میان ۸۸ شخصیت زن سریالهای نمایش خانگی، ۴۶ شخصیت شاغلند که اکثرا مدیرند و در وهله بعدی درآمدشان از مسیری غیرقانونی تامین میشود
در این ارتباط، فیلمها و سریالها میتوانند منعکسکننده واقعیتها یا نمایشگر مسیری رو به جلو برای اشتغال زنان باشند؛ از همین رو سریالهای نمایش خانگی که از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا پارسال در فیلیمو و نماوا منتشر شدهاند از منظر اشتغال زنان مورد بررسی قرار گرفتهاند.
آنچه در ادامه میآید نمایی از ۱۷ سریال است که البته ۴ سریال تاریخی است و یک سریال برای زمان آینده ساخته شده و در آمارهای این گزارش لحاظ نشدهاند.
اکثر این سریالها حداقل یک شخصیت زن شاغل دارند به طوری که از ۸۸ شخصیت زن ۴۶ شخصیت شاغل هستند. این اشتغال شامل طیفها و اصناف مختلف میشود؛ از مدیر کارخانه و مدرسه گرفته تا طراح جواهرات، از نقاش تا خیاط و از ناخدای لنج گرفته تا حتی قاچاقچی و شاید جزو اولین سوالاتی که به ذهن برسد این است که چقدر انتخاب این مشاغل متناسب با واقعیات فعلی اشتغال زنان است؟
علاقه سریالهای نمایش خانگی به مدیریت زنان
جالب است که در بین مشاغلی که به شخصیتهای زن در سریالهای نمایش خانگی داده شده بیشترین تکرار متعلق به مدیریت است و پس از آن کسب مال از مسیر غیرقانونی.
۵۸ درصد از سریالهای مربوط به زمان حال، دارای حداقل یک مدیر زن هستند. به عنوان مثال در «زخم کاری» مدیریت یک هلدینگ معروف و در «جادوگر» مدیریت یک تولیدی مبل به زنان سپرده میشود. گاهی اوقات نیز مدیران زن از طریق ارث خانوادگی به این جایگاه رسیدهاند. این در حالی است که در واقعیت جامعه ما تعداد مدیران زن به ویژه در بخش خصوصی بسیار کم و مسیر رسیدن به مدیریت برای زنان ناهموار است.
این مساله درست است که نمایش ایدهآلها میتواند ما را در رسیدن به آنها کمک کند اما از سوی دیگر عدمِتطبیق با واقعیت میتواند انتظاراتی در انسان ایجاد کند که او را از زندگی خود ناراضی سازد.
وزن سنگینِ زنانِ خلافکار در لیست پخش فیلیمو و نماوا
در میان ۵۰ درصد کل آثار بررسیشده، شخصیت زن قاچاقچی، خلافکار، کلاهبردار و… به چشم میخورد در حالی که در واقعیت، زنان سهم بسیار اندکی در این آسیبهای اجتماعی دارند و این مساله میتواند موجب بدبینی به جامعه زنان شود.
بخش مهم دیگری از واقعیات که در سریالها به خوبی منعکس نمیشود مشکلاتی است که زنان در مشاغل با آن دست و پنجه نرم میکنند؛ زنان گاهی برای ورود به برخی مشاغل دچار مشکل میشوند و گاهی در اشتغال خود به مشکلاتی برمیخورند. به عنوان مثال زنان متاهل برای ایجاد تعادل بین اشتغال و نقش خانوادگی خود دچار مسائلی هستند، در حالی که سریالها نه تنها این مسائل را به خوبی نمایش نمیدهد بلکه وضعیتهایی را نشان میدهد که دور از دسترس عموم زنان است؛ به عنوان نمونه در۴۱.۶ درصد سریالها، خانوادهها دارای خدمتکار هستند.
زنانی که سریالها به کل نادیده گرفتهاند
وضعیت اشتغال زنان در شبکه نمایش خانگی نسبتی با واقعیات جامعه برقرار نمیسازد؛ در محصولات این شبکه نه خبری از زنان کشاورز روستایی است و نه استادان زن و تنها یک شخصیت به زنی نویسنده اختصاص یافته است
ما در اشتغال زنان شاهد تنوعی هستیم که به نظر میرسد در سریالها به خوبی این طیفبندی دیده نمیشود. اینکه در یک سال از سریالهای نمایش خانگی بعضی اقشار هیچ حضوری ندارند، میتواند رویکرد این سریالها نسبت به اشتغال زنان را نشان دهد. در ادامه به برخی از این نمونه ها اشاره میکنیم.
وقتی نگاهی به آمارهای اشتغال زنان روستایی میاندازیم متوجه میشویم که غالب این زنان در بخش کشاورزی کار میکنند. طبق آمار نیروی کار، تابستان ۹۵ از میان زنان ۱۵ ساله و بالاترِ شاغل در روستاها ۶۴.۱ درصد در بخش کشاورزی مشغول کار بودهاند و مابقی در بخشهای صنعت و خدمات. این درحالی است که هیچ یک از سریالهای نمایش خانگی شخصیت زن شاغل در بخش کشاورزی نداشتاند گویی اساسا ما زنان را فقط شامل زنان شهری میدانیم.
طبق گزارش مرکز آمار ایران از فعالیتهای تحقیق و توسعه در سال ۹۸، ما در ایران بیش از ۲۰ هزار محقق در شرکتهای دانش بنیان داریم که نزدیک به ۲۴ درصد یعنی حدود ۴۸۰۰ نفر از آنان از زنان هستند. این قشر هم هیچ جایی بین شخصیتهای سریال ها ندارند.
استادان زن در دانشگاهها از اثرگذارترینها در پیشرفت علمی جامعه محسوب میشوند. میزان حضور زنان در قامت دانشجو یا استاد در دانشگاهها رشدی خیرهکننده داشته و تنها در دو دهه اخیر اعضای هیات علمی زن در کشور سه برابر شده است. اکنون ۶۰ درصد کرسیهای دانشگاههای کشور به استادان زن تعلق دارد و ۳۵ درصد هیات علمی کشور را زنان به خود اختصاص دادهاند و باز هم هیچ اثری از این قشر در سریال های نمایش خانگی در این بازه زمانی نمیبینیم.
در نهایت نیز نویسندگان زن چهارمین قشر نادیده گرفته شده هستند. در شرایطی که در سال ۹۶ حدود ۶۰هزار نفر نویسنده مرد و ۲۸هزار نویسنده زن در ایران داشتیم و در واقع حدود نیمی از نویسندگان ایران زنان هستند، تنها در سریال «بیگناه» شاهد یک شخصیت زن هستیم که نویسنده رمان است.
بر اساس برآوردهای سال ۹۵ حدود ۶۰ درصد زنان جامعه ما صرفا خانهدار بودهاند؛ البته این عدد بدون جدا کردن زنانی است که مشغول به فعالیتی آزادانه و داوطلبانه همچون خیریه ها، تشکلها و… بودهاند و اکنون به مشاغلی خانگی و مرتبط با فضای مجازی و … مشغولند.
با این حال، باز هم باید پذیرفت که هنوز هم زنانی در جامعه ما هستند که پتانسیل بیشتری دارند تا بتوانند علاوه بر کار ارزشمند خانهداری و وظیفه مادری، مسئولیتهای دیگری را نیز در راستای پیشرفت جامعه برعهده بگیرند. این امر میسر است اگر که تمهیداتی لحاظ شود. از جمله اینکه مشاغل متناسب با شرایط زنان طراحی شوند؛ به عنوان مثال می توان با افزایش و تسهیل مشاغل پاره وقت، مشاغل خانگی و مشاغل بدون نیاز به حضور ثابت فیزیکی این امر را امکان پذیر کرد.
در سریالهای نمایش خانگی نیمی از خانههایی که زنی شاغل در آن زندگی میکند خدمتکار دارند حال آن که مشکلات واقعی که برای ورود به یک شغل و فعالیت در آن به عنوان یک زن متاهل وجود دارد به نمایش درنمیآید
کاری که از رسانهها برای اشتغال زنان برمیآید
آن چه که از رسانههایی همچون سریالها برمیآید این است که این موضوع را به نمایش بگذارند اما در بین سریالهای نمایش خانگی چنین محوری مورد غفلت واقع شده و همان گونه که پیش از این گفته شد اتفاقا بالعکس مشاغل تمام وقت و حتی دور از دسترس بدون نمایش مشکلات آن ها مورد توجه قرار میگیرند.
از بین ۱۲ سریال بیان شده تنها ۲ اثر چنین مشاغلی را نشان دادهاند؛ «ساخت ایران ۳» و سریال بیگناه که به آن اشاره شد. جالب است که سریال بیگناه انواعی از این مشاغل را در شخصیتهای خود قرار داده است که نویسنده رمان و مدیر طرحریزی فروش در شبکه های اجتماعی از جمله آنها است.
مساله دیگری که میتواند بازده مشاغل را افزایش دهد تناسب مشاغل با نیاز و ظرفیتهای کشور است. اتفاقا طرحهایی وجود دارد که این نیازها و ظرفیتها را استخراج داشتهاند؛ به گزارش ایرنا طرح توسعه کسب و کار و اشتغال پایدار (تکاپو) یکی از برنامههای اشتغال معاونت اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که سالها است برای همه استانها با توجه به مزیتها، ظرفیتها و توانمندیهای استان تنظیم شده است. سوال اینجا است که در انتخاب مشاغل شخصیت سریالها چقدر به این موضوع توجه می شود؟