نورا نراقی، نخستین قهرمان موتور کراس زنان در ایران است که با مشکلات زیادی مواجه بوده است ،از نگاه فرهنگی به مقوله سوار شدن موتور زنان تا توقیف موتور ، اینکه موتور هم یک وسیله نقلیه است و تفاوت نشستن یک زن در پشت یک مرد با گرفتن دسته و راندن موتور در چیست سوالی بی پاسخ منطقی است .وبدیهی است که با یک چنین نگاه ورزش حرفه ای در این رابطه برای زنان نیز چندان بی مشکل نباشد .مصاحبه نورا نراقی با یورونیوز به نکاتی در این زمینه اشاره دارد:
نورا میگوید: موتور او چندین بار توسط پلیس و یا لباس شخصیها توقیف شده است. دلیل این اقدام هم یک مساله قانونی در ایران است، اینکه زنان نمیتوانند گواهینامه موتورسواری بگیرند.
او میگوید برای ما زنان موتورسوار راه دیگری جز بیرون زدن از خانه بدون گواهینامه باقی نمانده چرا که هیچ نهادی نیست که به ما گواهینامه دهد. با این حال ما میتوانیم در پیستهای موتورسواری تمرین کنیم.
اما در مسیر خانه تا پیست به راحتی پلیس میتواند موتورمان را توقیف کند.
اخانم نراقی از این که به عنوان تعریف از موتورسواریاش به او گفته میشود که تو خودت «یک پا مردی» گله دارد و میگوید: «مگر به مردی که سوار دوچرخه میشود، میگوییم برای خودت یک پا زنی؟ چه ربطی دارد. مردم هنوز به موتورسواری زنان در جامعه عادت نکردهاند.»همچنین تاکید دارد که بیش از محدودیت قانون و دولت، خانواده و تربیت و فرهنگ است که در رشد زنان تاثیرگذار است و چه بسا مردانی که از موتورسواری او تعریف میکنند، اما اجازه نمیدهند خواهر یا مادر خودشان سوار موتور شوند.
هیچ زنی حتی قهرمان موتورسواری هم اجازه ندارد گواهینامه داشته باشد.
واقعیت اینکه فرایند چه میزان طول بکشد بستگی به این دارد که چقدر بخواهند شما را اذیت کنند و اینکه سر و کارتان به چه کسی بیفتد. اما مشاهده من در محل توقیف موتور این بود که زنان زیاد دیگری نیز موتورشان توقیف شده بود که نخستین تجربه توقیف موتور را داشتند. نمیدانم اگر تعداد این توقیفها بیشتر شود چه سرنوشتی در انتظار راکب موتور است. شنیدهام حتی امکان مجازات زندان هم وجود دارد اما مطمئن نیستم.
از زوایه دید من خیلی خانوادهها قبول نمیکنند که دخترشان بخواهد سوار موتور شود و خیلی کارهای دیگر حتی درس خواندن دختران برای یکسری خانوادهها تابو است. به همین خاطر به باور من باید از خانواده شروع بشود. مردم ازاین که یک دختر موتوسواری میکند هیجان زده میشوند، اما این اتفاق باید یک روز عادی شود. بنابراین چه مخالفان و چه مشوقان و موافقان موتورسواری زنان، در نهایت از این که یک زن روی موتور بنشیند تعجب میکنند و کار او برایشان عجیب است.
پیشنهادتان به زنان علاقهمند به موتورسواری چیست؟
پیشنهادم این است که سرخود این کار را نکنند به ویژه با موتورهای اتومات. چرا که راندن موتور اتومات پیچیدگیهایی دارد و میتواند خطرناک باشد.
سخن آخر
تغییر باید از خانوادهها شروع شود. طرز فکر مردان جامعه ایران باید تغییر کند. وقتی مردها به سمت موتور میآیند و شروع میکنند به تعریف از شجاعت من، به آنها میگویم این وظیفه شماست که به زنان و دختران خانوادهات کمک کنی تا به آنچه در زندگی دوست دارند، برسند. محدودیت قانونی هم وجود دارد اما تغییر رویکرد مردان جامعه و خانوادهها میتواند کمک تعیین کنندهای به زنان باشد. خیلی مسائل در جامعه ما برای زنان تابوست، حتی تنهایی سفر رفتن.
این را هم باید بگویم که با وجود روشنفکری پدر و مادرم و آزادیهایی که داشتم من در خانه خودمان برای به دست آوردن خیلی حقوق جنگیدهام. دختران نیز باید تلاش بیشتری از خود نشان دهند. شاید کاری که یک پسر با ۵۰ درصد انرژی باید انجام دهد و به نتیجه برسد را ما باید ۱۵۰ درصد انرژی بگذاریم. اما شدنی اس/ امین رامین