قسمت اول : فیلم علفزار
قوانین برای انسانها یا انسانها برای قوانین نکته بسیار حساس و قابل تأمل دراین فیلم به کار گردانی ٬ کاظم دانشی بود. انسانهایی با مشکلات مختلف به دادگاه مراجعه میکنند و قانون برای هر کدام از رخدادها مصوباتی دارد که غالبا نانوشته از قاضی توقع دارد بدون توجه به انسان ٬ کرامتش و روح و روانش و تنها بر اساس آن مصوبات رای را صادر کند. آنچه که به نوعی ضعف بزرگ دستگاه قضا محسوب میشود اگر آنرا با سیره قضاوت امیر مومنان علی (ع) مقایسه کنیم ٬ که حتی در جایی که فرد اقرار به گناه میکرد ٬ ایشان با یاد آوری کلماتی به فرد اقرار کننده ٬ تلاش می کرد تا فرد به گونه ایی اعتراف کند که حداقل مشمول اشد مجازات نشود.
در علفزاز این ضرورت انسانی منطبق با سیره امام به خوبی جلوه گر میشود و قاضی با وجود فشارهایی که هم بواسطه قانون وهم بواسطه روابط ٬ ضوابط و دستور ها بر او تحمیل میشود٬ نشان میدهد چگونه قضاوت با عبور از برخی قوانین خشک و بی روح و شجاعت برای عبور از دستورات غیر انسانی میتواند در اجرای عدالت و کمک به انسانها نقش آفرینی کنند ٬ کما اینکه بعصا با ترس از دست دادن پست و مقام و زیر پا گذاشتن وجدان و عواطف انسانی میتواند سهمگین ترین صربات را به انسانها وارد کند. و اینجا است که در علفزار این نکته که قوانین برای انسانها وصع شده است و نه انسانها برای قوانین به زیبایی ملموس میشود.