برای برقراری صلح و آرامش در جامعه، توجه به این نکته بسیار ضروری است که زنان نیمی از جامعه هستند و نیز بر نیمی دیگر از جامعه تاثیر ویژه دارند. زنان به دلیل ویژگی های عاطفی خود بیشتر از مردان خواهان صلح بوده و از خشونت نیز آسیب دیگری دریافت می کنند. از سوی دیگر حضور موثر زنان در جامعه موجب می شود تا صلح و آرامش بهتر برقرار شود. شاید به دلیل نقش فطری و مادرانه زنان، آنان مایل هستند که تمامی اجزای اطراف خود را به نوعی، تربیت و هدایت کرده و از ناهنجاری و ناآرامی ممانعت به عمل آورند.
درست است که زنان در خشونت ها و ناآرامی ها قربانیان کمتری در شمارش محسوب می شوند اما زنان از کسانی هستند که پس از ناآرامی و خشونت در سطوح مختلف در ابعاد متنوعی دچار آسیب می شوند، به طوری که با آسیب به اعضای دیگر خانواده، زنان متحمل خسارت های مادی و معنوی شده و احتمالا مجبور به ایفای نقش مکمل خود خواهند بود. پس قربانیان ناآرامی حتی اگر خود زنان نباشند، در مرحله بعدی قربانی تبعات خشونت خواهند بود.
از سوی دیگر همانطور که ذکر شد زنان با وجود روحیه عاطفی و جایگاه مادرانه، میل به برقراری آرامش در محیط پیرامونی خود دارند. مثلا هوفرل [۱] معتقد است که اگر زنان بیشتر در موقعیت های سیاسی قرار گیرند، جهان، صلح بیشتری را تجربه خواهد کرد[۲]. نیز فرانسیس فوکویاما در مقاله ای با عنوان “زنان و تکامل سیاست جهانی” در سال ۱۹۹۸ به ارائه یک مبنای تفاوت بیولوژیکی جنسیتی در امور بین الملل پرداخت. او استدلال کرد که مردان بیشتر به جنگ تمایل دارند و در مقابل دنیایی که زنان درآن به سر می برند یا به مدیریت و کنترل آن می پردازند، کمتر تهاجمی، پرماجرا، رقابتی و خشونت آمیز است، آنان بیشتر به دنبال سازگاری و همکاری هستند[۳].
با توجه به نکاتی که ذکر شد بنظر می رسد زنان همان طور که از خشونت بیشتر رنج می برند، پس بیشتر مایل به برقراری آرامش و نظم اجتماعی هستند. به عبارتی بهتر برای برقرار آرامش در جامعه نباید از نقش زنان در کاهش تنش و خشونت غافل شد. گام اول برای ایفای نقش موثر به زنان در کاهش خشونت و ناآرامی های اجتماعی، آموزش زنان است تا در تمامی ابعاد زندگی خود بتوانند، اول خود و سپس محیط را به سوی نظم و آرامش پیش برند.
از سوی دیگر باید زنان را در موقعیت های تصمیم گیر و تصمیم ساز پیرامون برقراری امنیت و آرامش در جامعه درگیر کرد. تا کنون با وجود روحیه آرامش طلب زنان، آنان نقش کمتری در سازمان ها و نهادهای تصمیم گیر داشته اند. در کنار اینکه زنان باید برای مبارزه با عوامل ناامن کننده امنیت در جامعه دانش کسب کنند و در هر موقعیتی که هستند-چه یک مادر خانه دار و چه یک مدیر ارشد- برای برقراری آرامش تلاش کنند باید به تجربه زنان و دانش ایشان در موقعیت های خطیر توجه کرد.
گاهی دیده نشدن نیازهای زنان و نیز آسیب های زنان در جامعه می تواند خود عاملی برای برهم زدن نظم و امنیت اجتماعی باشد. مثلا اگر زنان حس کنند که در جامعه نقشی ندارند، از حاکمیت بیگانه شده و نیازهای خود را در جای دیگری جستجو خواهند کرد. پس به نظر می رسد حاکمیت برای حل این مشکلات باید از خود زنان کمک گیرد.
[۱] . Hoeffler
[۲] Mcgrew Laura, Frieson Kate, ChanSambath, ”Good Governance from the Ground up: Womens Roles in Post-Conflict Cambodia”, Women Waging Peace Policy Commission, (۲۰۰۴), available at: http://www.womenwaging peace.net citeseerx, ist.psu.edu.
[۳] . Hilary Charles”, Are Women Peaceful? Reflections on the Role of Women in PeaceBuilding”, Feminist Legal Studies, Volume ۱۶, Issue ۳, (December ۲۰۰۸) at ۳۴۷-۳۶۱.